آیا تاجگردون پایان حیات سیاسی سید قدرت را رقم زده؟
آیا تاجگردون پایان حیات سیاسی سید قدرت را رقم زده؟

نزدیک به سه سال قبل ودراستانه انتخابات مجلس سید قدرت حسینی علیرغم اینکه خود نماینده مردم بود به شکل غیر منتظره ای از ادامه حضور در رقابت بعدی اعلام کناره گیری نمود. وی سخنانی ایراد کرد که خیلی به زیان خودش تمام شد. درآن شرایط تاجگردون تشویش عدم موفقیت داشت اما اعتماد بنفس اندک حسینی […]

نزدیک به سه سال قبل ودراستانه انتخابات مجلس سید قدرت حسینی علیرغم اینکه خود نماینده مردم بود به شکل غیر منتظره ای از ادامه حضور در رقابت بعدی اعلام کناره گیری نمود. وی سخنانی ایراد کرد که خیلی به زیان خودش تمام شد. درآن شرایط تاجگردون تشویش عدم موفقیت داشت اما اعتماد بنفس اندک حسینی موجب شد لیدرهای وی نیز سرد شده و از او فاصله بگیرند. حسینی گفت

نیروهایم من رو به خمپاره بسته اند!تاجگردون رفت مجلس پیش حسینی و ایشونو متقاعد کرد که به رقابتها برگرده و همینطورهم شد. لیدرهای تاج توی سایتهای محلی نوشتن تاجگردون رفت حسینی رو متقاعد کنه که بیاد وسط میدون تا واسه همیشه ردای سیاست رو از تنش بکشه پایین.و برای همیشه به حیات سیاسی سید پایان ببخشه! فکرشو کنید فردی که خودش نماینده مجلسه و مردم بهش اعتماد کردن و به نسبه قدمهای خوب و ماندگاری هم برای حوزه انتخابیه ش برداشته،به نحوی تحت تآثیر تبلیغات و غوغا سالاری باند تاجگردون قرار میگیره که خودش عامل تضعیف روحیه مردمی میشه که بهش رآی داده اند!؟ از همون موقع معلوم بود نتیجه انتخابات به پیروزی غلام تاجگردون ختم میشه اما انتظار میرفت رهبران جریان فکری راست در منطقه از ناکامی خود عبرت گرفته و بنای اتحاد و اتفاق نظر را سامان دهند.اما چنین نشد. سید قدرت بارها اعلام نموده که تاجگردون برنده دور بعد انتخابات نیز خواهد بود و حتی اگر دو دور قبل تاجگردون یکهفته زودتر به میدان می آمد من نماینده نمیشدم. حال این سوال پیش می آید که آیا واقعا غلام تاجگردون پایان زندگی سیاسی سید را رقم زده است و یا نه سید قدرت مترصد فرصتی است تا میدانی بی رقیب حاصل آید و مجددا به مجلس رفتن امیدوار گردد؟ دور قبل جعفری چنین وانمود میکرد که پیروزی تاجگردون برایش قابل هضم تر است تا سید قدرت. و سید قدرت نیز بیان کرد مورد منفی از تاجگردون سراغ ندارم. بعد تر نیز گفت اصولگرایان باید بروند دنبال پیرزن های گچساران!؟ و رآی اونا رو جمع کنن.یعنی این واقعیت که هردو نامزد مطرح راست تاجگردون را بهتر از رقیب هم طیف خود میدانستند.خود این نکته مبین فروپاشی و شکست اصولگرایان درمقابل یک شیاد لاقید و لامسلک است.آیا حسینی پذیرفته است که پشت سر تاجگردون بایستد بهتر از ائتلاف با اصولگرایان است؟آیا حسینی از پایین به بالادست تاجگردون را مینگرد؟ یادم هست در همان روزهای انتخابات حسینی خطاب به تاجگردون نوشت که وقتی معاون سازمان مدیریت بودی کسی را به دفترت راه نمیدادی و نمیتوانستیم تورا ببینیم. شاید امروز که سید میتواند تاجگردون مقتدر را ببیند و راحت تر با او نشست و برخواست نماید و حتی تاجگردون برای برخی مراسم از وی دعوت بعمل می اورد باید چنین فرض کرد که سید به همین میزان حضور سیاسی اجتماعی بدون ریسک بمراتب راضی تر است تا پای گذاشتن در میدان رقابتی که رقیب مسلح به پول و مجموعه سنتی و حمایت بزرگان چپ است؟ اینجا یک نکته مهم پیش می آید،آیا حسینی هم دنبال قدرت شخصی بوده و برایش آرمانهای فکری و سیاسی چندان مظرح نبوده ونیست؟ در این صورت جعفری هنوز میتواند واجد مشروعیت حزبی و جناحی باشد تا سید قدرت. اگر دونامزد اصولگرای اصلی درصحنه باقی بمانند یکی جعفری است و دیگری فولادی. واگر بین این دو نامزد اتحادی شکل بگیرد سید قدرت ممکن است روزهای پایانی به آنها بپیوندد.عکس از کبنا نیوز. ادامه دارد