پاسخ به چند مورد انتقاد مخاطبان عزیز

یه دوست عزیز میگه،اینکه شما نکات مثبت تاجگردون و پروژه های عمرانی در دست انجام و خدمات ایشون را ندیده میگیرید و تنها معایب ایشان را با بزرگنمایی گوشزد میکنید نشانه این است که آنسان بی طرف و عادلی در قضاوت نیستید.تاجگردون در عمل نشون داده که قوی ترین نماینده استان هست.رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هست،نفوذ زیادی در تهران دارد.شاید شما را تحویل نگرفته و بهمبن خاطر بنای تخریب ایشون رو سر دادید.یکی نوشته تو اصلا اندازه این حرفا نیستی که بخوای تاجگردون رو نقد کنی.یه دوست دیکه نوشته زمونه زمونه زرنگی و گرگ بودنه،تاجگردون هرچقدر هم مغرور و انحصار طلب باشد اما دارد با گرگ بازی میلیارد میلیارد پول راهی گچساران وباشت میکنه.اگه حسینی یا جعفری بودند عمرا نمیتونستن توی این شرایط پولی به منطقه بیارن.یکی میگه این نوشته ها تف سربالاست،تاجگردون فامیله،حرفهای تو دیگه تآثیری در پیشرفت تاجگردون نداره تو تک صدایی، بهتره خودتو خراب نکنی.یکی تهدید میکنه ،یکی سایتو بسته به حمله سایبری،یکی میزنه که هک کنه.یکی میگه تا پارسال کسی اسم گچساران رو نشنیده بود اما حالا هرجا میری اسم گچساران روی زبونهاست. غلام هر روز توی یک شبکه مصاحبه داره یه روز وین هست یه روز چین. کاریزما داره ،خوشتیپه،کلاس اورده واسه گچساران ، یکی میگه بجای این تخریب چرا باهاش همکاری نمیکنی که منطقه زودتر پیشرفت کنه ،یکی دیگه از عزیزان بد رقم فحش داده و توهین کرده،میگه نسل در نسل به تاجگردونها رآی میدیم. یه عزیز دیگه هم گفته تا دیروز بویر احمدیها توی ادارات گچسارانیها رو تحویل نمیگرفتن اما الان بخاطر غلام تاجگردون هر اداره ای که میریم میگیم گچسارانی هستیم کلی احترام بهمون میزارن.نظرات دوستان محترم است لیکن برای وبسایتی که روزانه صدها مخاطب وبازدید کننده داره یکی دو انتقاد،چه از روی عناد و چه از دلسوزی،قابل انتظار است. واما پاسخ به دوستانم.

من بیشتر از اغلب شما با افکار و روحیات غلام تاجگردون آشنایی دارم.شاید بیست ساله.بارها شده به ایشون گفتم هرکی خودش و جدش هرچی بوده بوده. قبلآ میگفتم اگر قدرت گرفتی و یکی دوماه پیش بهشون گفتم حالا که قدرت داری و مترصد اقتدار بیشتر نیز هستی بیا و از این فرصت کم سابقه ای که شرایط در اختیار تو و منطقه قرار داده بهترین استفاده رو ببر. هم مشروعیت خودت رو تضمین کن و هم نام نیکی از خود در زادگاهت بجای بگذار. حتی خود دوستان تاجگردون نیز بارها به ایشون نقاط ضعفشان را گوشزد کرده اند. به ایشون میگیم اقا ،شایسته سالاری یا شارلاتانیزم،حالیه که تونستی کمیسیون برنامه رو بدست بگیری،حالا که سیستم طوریه که امثال شما میتونن به عالی ترین سطوح برسن و توهم راهشو خوب بلدی بیا و نخبگان واقعی جامعه و نیروهای فکری توانمند رو از حاشیه بیار بیرون باهاشون مشورت کن،ازشون کمک بخواه،بهشون روحیه و امید بده که بازوان تو در محرومیت زدایی از دیارمحروممون باشن،آدمهای سالوس ، مطیع و ناتوان رو از پیرامون خودت دور کن،کمی اخلاق رو چاشنی معادلات قدرت کن،کمی شفافترباش و هویت فکری و آرمانی ات را قابل تعبیر و پایش کن،رمل و خدعه را دور بریز و کانون سیاسی مقتدر و ماندگاری را همچون سیاستمداران کویرزاد در دیار نفتخیز خود پی ریزی کن.اگر مشکی ،بو بیفشان نه محتاج تمجید و تبلیغ،،انهم بیش از جوهر و توانت.به ایشان گفته شده بارها وبارها که از بالای ابرها به مردم تهیدست نگاه می افکنی عملآ انها را به عقب میرانی و اینکه از تعالی نخبگان واهمه داری،عملا کارنامه خود را سیاه کرده ای،چراکه تمکین گران تهی مایه پیرامونتان خود به تنهایی برای بزیر کشیدن آرزوهایتان در میان مدت کفایت میکند.دوسال و نیم از وکالت ایشان گذشت و ما امیدوار بودیم ایرادات اساسی که در رویه و نگاه خود دارند ترمیم کنند اما هرچه پیشتر رفتیم غرور ایشان بیشتر شد و همین امر موجب وهم او شد. در این حد که مملکت را عن قریب در دست خواهند گرفت. شباهتهای بسیاری بین تاجگردون و احمدی نژاد وجود دارد. هردو عشق رسانه و دوربین هستند.هردو عاشق مسافرت و دیده شدن بیشتر هستند.هردو خود را تمام و کمال در همه امور میدانند. هردو خود را به تنهایی حلال و راهکار تمام مشکلات کشور وجهان میدانند.هردوعاشق ابراز ارادت بندگان و دست بوسی هستند. با نخبگان میانه خوبی ندارند.نقد را برنمیتابند و ایرادات را به گردن دیگران می اندازند.هردو نیز اهل رآی پاک!هستند و مطلقا در انتحاباتها نه رآی میخرند و نه تقلب میکنند.تاجگردون از میانگین بلوغ فکری نمایندگان مجلس ایران کمی بالاتر است اما از میانگین فکری نخبگان واقعی بمراتب پایینتر است.ایشون ممکنه درمجلس قادر باشن نظرات چند ده انسان رو بمرور زمان معطوف بخود کنند اما نزد افکار عمومی و خصوصا نخبگان سلاحی قابل دفاع ندارند.آدمهایی مثل غلام تاجگردون رو باهمون سرعتی که میرن اون بالا میشه به قعر دره کشوند.چراکه از درون مشکل دارند. اگرچه میگن عقل مردم تو چشماشونه واگرچه ورودیهای شهر گچساران داره آرایش میشه که به چشم بیان،اما شهر ما بالاترین نرخ بیکاری ، طلاق و خودکشی رو در کشور داره و این یک فاجعه تاریخی است.مگر وظیفه نماینده غیر از اینه که معیشت موکلین،اشتغلال جوانان و رفاه مردم رو تامین کنه؟.پس کجاست کارهایی که تاجگردون همه کاره ،برای اشتغال و رفاه مردم ما انجام داده؟ پس این آمارها از کجا میان بیرون؟ من به تاجگردون حمله میکنم چراکه مردم را بازیچه اهداف و نیات خویش قرار داده و درصدد است با فریب و جمبل ایران رو بدست بگیره. من با شخص ایشون مشکلی ندارم. اما رویه و طریقی که ایشون مروج و مجری اون هستند بمرور زمان جامعه را بلحاظ اقتصادی به قعر، بلحاظ اخلاقی به سقوط و بجای شایسته سالاری به خیانت و فریب سوق خواهد داد.تاجگردون فرصتی بدست اوره که نخست خود را و سپس زادگاهش را از دروغ و پلشتی برهاند. زمام امور را به اهلش بسپرد و از رشد نخبگان نترسد.تاجگردون نخبگان گچساران را خیلی دست کم گرفته اند. این توهم قدرت است. متآسفانه در سیستمی که صراحت و نقد دلسوزانه را برنمیتابد باید هم سالوسان و حیله گران میدان دار مقدرات مردم باشند. ما تاجگردون را آنچنانکه انصاف حکم کند نقد میکنیم و واهمه ای نداریم حتی اگر تک صدایی میان انبوه ارباب سالاران باشیم. ما برخلاف رود شنا میکنیم تا عمر کوتاهمان با ننگ خوش خدمتی و تمکین بسر نیاید. نقد میکنیم چراکه تمکین جای توان را گرفته است. نقد میکنیم چراکه مردم و سیستم و کل نظام فریفته ابراز ارادت عده ای قرار گرفته و صدای کسی در نمی آید.ساختارحکومت بر پایه های سیره علوی بنا شده اما عملا به سبک اموی نزدیکتر میشود.مادام که گلوگاه بودجه نظام وکشور در دستان دوستان نظام نیست باید متوجه عمق فاجعه بود.البته این واقعیت نیز گفتنی است که غلام تاجگردون پول بیاورد و همه این پول را به یک نفر بدهد بهتر از این است که نماینده ای نتواند هیچ اعتباری برای حوزه اش دست وپانماید.والبته این نکته هم شنیدنی است که من به شخصه ندیده ونشنیده ام اعتبارات مالی خاصی توسط تاجگردون جذب و به اقتصاد منطقه تزریق شده باشد.بجز همان که طبق برنامه های مدون ومصوب قبل در دست اعمال و اجرا بوده.شایدم ایشون روند جذب اعتبار و تسهیل بخشیدن که به نوع خود اقدام مثبتی در کارنامه وی محسوب میشه.مدت زیادی از نمایندگی تاجگردون باقی نمونده. کاش برای یکشب هم که شده با خودشون خلوت میکردن و مرور میکردند عملکرد و انتصابات شون رو طی این دوره و اینکه آیا میشد بهتر ازین هم کار کرد؟اگر تاجگردون کمی واقعیات و پتاسیل فکری و هوشی نخبگان منطقه رو در معادلاتشون لحاظ میکردن شاید واجد مشروعیت ماندگار میشدند. اما اگر همین شیوه دوسال و نیم گذشته رو تداوم بخشند قطعا بازنده خواهند بود و بعدها متوجه خواهند شد نقد امروز بنده درجهت تعالی خود وی و منطقه و استفاده تاریخی از فرصت حاصله بود.اما ایشون نگرفتند و یا استفاده نکردند.اینکه وی خیلی زود خود را مطرح میکند و همیشه در رسانه هاست دردی از گچساران وباشت دوا نمیکند. اینکه کاریزما دارد و خوش تیپ است چه دخلی به محرومیت ما دارد؟ گاندی و ماندلا کاریزمای قوی داشتند.اما نه بخاطر قیافه و هیبتشان،بلکه بواسطه صداقت،صراحت و نیات انساندوستانه شان. چرا با اندک موجی انچنان دچار هیجانات وجو حاصله میشویم که دردهای تاریخی خود را فراموش میکنیم؟آنهم درست در روزهای منتهی به انتخاباتهایی که قرار است سرنوشت ما را تغییر دهد. شک نکنیم که ما بیش از پول به اخلاق و انسانیت نیازمندیم که این دوستان از ما ربوده اند ،یا خریده اند.بجای شایستگان معدود نزدیکان و دوستان شان به سرمایه های کلان دست یافته اند و توده مردم با شکم گرسنه روزگار میگذرانند. زنان ودختران دیارمان بخاطر فقر تن فروشی میکنند. نخبگانمان درگوشه های خانه ها چرت میزنند. شیادان همه کاره شهر ودیار شده اند. همه جا هیاهو و تبلیغ وهمه جا فریب و تزویر.اگر همین تکصدا نیز خاموش شود ما چه فرقی با نوکران و بندگان درگاه ارباب خواهیم داشت؟ اگر این تکصدا هم خاموش شود خودکامگی و انحصار،دروغ و دغل،بنیان آزادگی و آزادمنشی را از جای خواهد کند. اگر همین تکصدا نباشد اقتدار گرایان و مرفهان بی درد،انچنان غرق توهم قدرت خواهند شد که دیار فراموش شده مان از اینکه هست گسسته تر و کم فروغتر خواهد شد. بنازم همت بویر احمد را که اهل تابو پرستی نیست. بنازم اندیشه مردمانی راکه ملاکشان توان در عین راست کرداری است وبنازم مردمانی را که انچنان بلحاظ فکری و اقتصادی سرمایه دار هستند که هیچ شیادی امید به فریفتن و یا خریدن نظر انان نبندد…ادامه دارد